ابزار جمع آوری اطلاعات
یک نامهی الکترونیکی به هر کدام از افراد منتخب فرستاده شد، که در آن در مورد تحقیق توضیح داده و از آنها خواسته شده بود که به وب سایت مورد نظر بروند و پرسشنامه را کامل کنند. پرسشنامه به صورت یک فرم پاسخ الکترونیک بود و از پاسخ دهنده خواسته شده بود تا قبل از تصمیم گیری برای مشارکت، فرم رضایتنامه را بخواند. آنها باید شمارهی شناسایی مخصوص به خود را (که قبلاً توسط محققان مشخص شده بود) وارد میکردند تا بدین صورت محققان بتوانند کسانی را که هنوز پاسخ نداده بودند پیگیری کنند.
پرسشنامه 4 بخش داشت. بخش اول از پاسخ دهندگان سؤال کرده بود که چه نظری در مورد آموزش روابط عمومی دارند و پیشنهاد های آنان را برای پیشرفت آموزشی که توسط "کمیسیون آموزش روابط عمومی" (CPRE) در گزارش کنفرانس "انجمن روابط عمومی "آمریکا" در اکتبر 1999، ارائه شده بود خواستار شده بود.
در بخش دوم از پاسخ دهندگان در این مورد سؤال شده بود: به نظر شما چه چیزهایی در یک برنامهی خوب روابط عمومی به دانشجویان دوران کارشناسی باید آموخته شود؟ چه چیزهایی ضرورتاً باید به افراد شاغل در روابط عمومی ها، آموزش داده میشد و فارغ التحصیلان کنونی روابط عمومی چه مهارتهایی را در برنامههای روابط عمومی دارا میباشند؟
در بخش سوم 9 معیار حرفهی روابط عمومی همراه با توضیح خلاصهای از هر کدام، فهرست شده و از پاسخ دهندگان خواسته شده بود آنها را به ترتیب اهمیت رتبه بندی کنند و اگر مورد مهم دیگری از نظر آنها وجود دارد، آن را به فهرست بیفزایند.
در بخش چهارم، اطلاعات مربوط به جمعیت شناسی پرسیده شده بود.
دو ماه پس از اینکه نامه الکترونیکی اولیه ارسال شد، نام کسانی که پاسخ داده بودند و همچنین آدرس هایی که پیام به آنها قابل ارسال نبود، از فهرست پست الکترونیکی حذف شد و یک نامه جهت پیگیری به افراد باقیمانده که هنوز پاسخی نداده بودند، ارسال شد. یک ماه بعد، نام کسانی که به نامه پیگیری پاسخ داده بودند حذف و دومین نامه الکترونیکی پیگیری به افراد باقیمانده که باز هم پاسخ نداده بودند ارسال شد. بعد از این سه تلاش برای دریافت پاسخ، 155 پاسخ که تقریبا 25 درصد افراد را شامل میشد، دریافت شد. که از این 155 نفر، 32.5درصد مربی روابط عمومی، 18.5 درصد کارکنان روابط عمومی و 21 درصد افراد حرفهای از شرکت روابط عمومی بودند. اطلاعات به وسیلهی نرم افزار spss (نرم فزار تحلیل آماری) تحلیل شد.
یافتهها
هدف این تحقیق نشان دادن کمکی بود که دانشکدههای آموزش روابط عمومی، با آماده کردن دانشجویان به عنوان افراد حرفهای آینده، به این حرفه میکردند. برخی از پاسخ دهندگان، هم مربی روابط عمومی و هم از کارکنان روابط عمومی بودند، بنابراین در گزارش یافتههای تحقیق، ما نمونهها را به مربیان روابط عمومی، کارکنان روابط عمومی و مربیان-کارکنان روابط عمومی تقسیم کردیم.
این تحقیق، مشابهتها و تفاوتهایی را در نظرات بین سه گروه نشان داد. همان گونه که در بررسی ادبیات روابط عمومی بحث شد، مواردی که بیشتر مورد توافق میان این گروهها باشد، در ارتقاء حرفه روابط عمومی مفید است.
مؤلفههای دانش فارغ التحصیلان
بر اساس بررسی ادبیات (آثار) روابط عمومی، در ابتدا از پاسخ دهندگان در مورد اهمیت 12 مؤلفهی دانش دانشجویان روابط عمومی سؤال شد. نتایج نشان داد که میان مربیان، کارکنان روابط عمومی و کسانی که خود را مربی- کارمند روابط عمومی معرفی کرده بودند در مورد اهمیت اغلب موارد توافق نظر وجود دارد. اکثر پاسخ دهندگان در هر گروه 11 تا از 12 مؤلفهی دانش فارغ التحصیلان را "مهم" یا "بسیار مهم" ارزیابی کردهبودند. تنها یکی از مؤلفهها که "تاریخ روابط عمومی" بود، از نظر هر سه گروه اهمیت کمتری داشت. گزارهی "ارتباطات و تدابیر اقناعی و استراتژیها" بیشترین تشابه را در پاسخ داشت، که 94 درصد از مربیان، 90 درصد کارکنان روابط عمومی و 92 درصد از مربیان- کارکنان روابط عمومی، آن را "مهم" عنوان کرده بودند.
در حالی که 94 درصد از مربیان و 80 درصد مربیان- کارکنان روابط عمومی "موضوعات چند فرهنگی و جهانی" را "مهم" دانسته بودند، تنها 67 درصد کارکنان روابط عمومی آن را مهم فرض کرده بودند. با وجود سرعت بالای جهانی شدن که اکثر ارتباطات سازمانی را به سمت بین المللی شدن سوق میدهد، جای تعجب بود که کارکنان روابط عمومی این گزاره را "مهم" تلقی نکرده بودند.
یک تفاوت مشترک در نظرات کارکنان روابط عمومی در گزاره "تغییرات سازمانی و پیشرفت" بود، که 86 درصد مربیان و 88 درصد مربیان- کارکنان روابط عمومی، معتقد بودند که این دانش "مهم" است، در حالی که تنها 60 درصد کارکنان روابط عمومی آن را "مهم" پنداشته بودند. بنابراین، اگرچه همه این سه گروه در کل موافق بودند که 11 مؤلفه از 12 مؤلفه مهم است، اختلاف هایی در پاسخها وجود داشت.
در مجموع، 12 مؤلفهی دانش را میتوان از "بسیار مهم" تا "کم اهمیت" مرتب کرد و این کار توسط مجموع درصدهای پاسخ دهندگان در تمام گروهها که فکر میکردند مؤلفهها "مهم" یا "بسیار مهم" هستند، صورت میگیرد. اگرچه موارد پایانی فهرست کم اهمیتتر به نظر میرسیدند، باید خاطر نشان شود که آنها کماکان توسط اغلب پاسخ دهندگان به عنوان نکات کلیدی در نظر گرفته شدند. فهرست رتبه بندی شدهی مؤلفههای دانش در ضمیمهی (1) آورده شده است.
سطح مهارت های فارغ التحصیلان
سه گروه پاسخ دهنده نشان دادند که 19 مهارت از 20 مهارت فهرست شده، "مهم" یا "بسیار مهم" هستند. درصدها نشان میدهد که مهارت هایی که "مهم" بودند معمولاً بین 75 درصد تا 97 درصد پاسخ دهندگان در هر گروه به آن اشاره کرده بودند. با این وجود استثنائاتی وجود داشت.
برای مثال، کمترین درصد کارکنان روابط عمومی (52 درصد) بر این عقیده بودند که مهارت "شرکت در اجتماعات روابط عمومی حرفه ای"، "مهم" است،در حالی که مربیان روابط عمومی (83 درصد) و مربیان- کارکنان روابط عمومی (77 درصد) به آن اذعان داشتند.
حالت مشابه در مهارت "تمرکز بر حساسیتهای میانفرهنگی و میانجنسیتی" دیده شد که مربیان روابط عمومی (86 درصد) و مربیان- کارکنان روابط عمومی (77 درصد) این مهارت را "مهم" ارزیابی کرده بودند، و در یک درصد پایین تر، کارکنان روابط عمومی آن را (67 درصد) مهم ارزیابی کرده بودند.
به طور قابل توجهی، مشاهده کردیم که درصد بالاتری از مربیان هر یک از مهارتها را "مهم " ارزیابی کرده بودند و درصد پایین تری از کارکنان این حرفه، این مهارتها را "مهم" پنداشته بودند. با این وجود، واضح است که هر سه گروه به برخی از مهارتها ارزش زیادی داده بودند.
"تسلط بر زبان در نوشتن و ارتباطات شفاهی" توسط 97 درصد از مربیان، 95 درصد از کارکنان روابط عمومی و 98 درصد از مربیان- کارکنان روابط عمومی "مهم" فرض شده بود.
به علاوه، هر سه گروه موافق بودند که "نوشتن اطلاعاتی و اقناع کننده"، "مهم" است. که 92 درصد از مربیان، 95 درصد کارکنان و 96 درصد از مربیان- کارکنان روابط عمومی این مهارت را به عنوان یک مهارت "مهم" یا "بسیار مهم" شناسایی کرده بودند. اگرچه تفاوتهایی در نظرات بود، اما یک توافق همگانی بین هر سه گروه در مورد اهمیت مهارتها وجود داشت.
اگرچه به نظر میرسید که مواردی که در فهرست بعدی آمد (ضمیمهی 2) از اهمیت کمتری برخوردار باشد، باید خاطر نشان شود که آنها از منظر بیشتر پاسخ دهندگان "مهم" بودند.
دورههای درسی مقطع کارشناسی
مانند مؤلفه هایدانش ومهارت، هر 8 مؤلفه درسی از نظر اکثریت پاسخ دهندگان "مهم" بود.
اگرچه تفاوتهای اندکی در عقاید به چشم میخورد، اما یک توافق کلی بر سر اهمیت دوره های درسی در میان هر سه گروه وجود داشت. در کل 8 دوره درسی از "بسیار مهم" تا "کم اهمیت" با جمع بندی درصدهای پاسخ دهندگان در همه گروهها مرتب شده بود که این پاسخ دهندگان این مؤلفهها را از طریق گزینههای "مهم" یا "بسیار مهم" ارزیابی میکردند.
مجدداً اعلام میکنیم که اگرچه موردهای انتهایی فهرست، ظاهراً از اهمیت کمتری برخوردار است، اما توسط اکثر پاسخ دهندگان "مهم" پنداشته شده است (ضمیمهی 3).
این دادهها همچنین نشان داد که درصد بالایی از پاسخ دهندگان تصور میکردند که دورههای درسی دیگری نیز باید در دوره درسی آموزشی روابط عمومی گنجانده شود، اگرچه پیشنهادهای آنها برای چنین دورههایی بسیار متفاوت بود. رایج ترین پیشنهادها برای یک دورهی آموزشی حسابداری و دارایی بود که توسط 22 درصد پاسخ دهندگان پیشنهاد شده بود. سایر پیشنهادها شامل موارد زیر بود که توسط 8 نفر یا بیشتر از پاسخ دهندگان پیشنهاد شده بود: تکنولوژی و اینترنت، نوشتن به شیوهی روزنامه نگاری، بازاریابی، تاریخ و مدیریت بازرگانی.
دروسی که در آینده آموزش داده خواهد شد
هنگامی که از پاسخ دهندگان خواسته شد تا اهمیت 30 موضوع را در آماده کردن دانشجویان برای حرفهی روابط عمومی ارزیابی کنند، پاسخ های آنان متفاوت بود. که یک حرکت از توافق کلی در خصوص مؤلفه های دانش، مهارت و دورههای درسی بود.
درنتیجه، غیر از گروه بندی کردن موضوعات از مهمترین تا کم اهمیت ترین، نشان دادن سایر گرایش ها دشوار بود. در نهایت 30 موضوع که با جمع بندی درصدهای پاسخ دهندگان در همهی گروهها که گزینهی "مهم" یا "خیلی مهم" را برای مؤلفهها علامت زده بودند، رتبه بندی شد.
سپس موضوعات را با جمع بندی درصدهای پاسخ دهندگان در هر گروه، (که حداکثر آن امتیاز 300 بود) به سه گروه تقسیم کردیم و موضوعاتی را که با 200 امتیاز یا بیشتر عنوان "خیلی مهم" دریافت کرده بودند، آنهایی که 100 امتیاز یا بیشتر عنوان "تا حدی کم اهمیت" و آنهایی راکه کمتر از 100 امتیاز به عنوان "کم اهمیت" گرفته بودند برچسب گذاری کردیم. فهرست رتبه بندی شده دورههای درسی از "خیلی مهم" در ضمیمهی (4) آورده شده است.
گروه آموزشی روابط عمومی در کجا باید قرار گیرد؟
اکثر پاسخ دهندگان بیان کردند که گروه آموزشی روابط عمومی باید در دانشکدههای روزنامه نگاری و ارتباطات باشد. 53 درصد از مربیان، 65 درصد از کارکنان و 59 درصد از مربیان- کارکنان روابط عمومی معتقد بودند این دانشکده بهترین جایگاه برای روابط عمومی است.
دانشکدههای بازرگانی دومین انتخاب بودند که 14 درصد از مربیان، 20 درصد از کارکنان و 18 درصد از مربیان- کارکنان روابط عمومی به آن اعتقاد داشتند. و تنها 17 درصد مربیان پاسخ داده بودند که دانشکدههای ارتباطات گفتاری بهترین مکان برای گروه آموزشی روابط عمومی است.
انتخاب دانشکده برای گروه آموزشی روابط عمومی مهم است چرا که از میان سایر موارد، این امر بر اینکه چگونه روابط عمومی تدریس شود، سابقهی تحصیلی استادانی که آن را تدرس میکنند و کمکهای مالی که این گروه آموزشی دریافت میکند، تأثیر میگذارد. لازم به ذکر است که با وجود این، برخی محققین معتقدند که اگر روابط عمومی در دانشکدهی روزنامه نگاری جای گیرد، به دانشجویان بیشتر دروس روزنامه نگاری ارائه میشود تا آموزش روابط عمومی.
فارغ التحصیلان آماده به کار روابط عمومی چگونه ارزیابی شدند؟
از پاسخ دهندگانی که با فارغ التحصیلان روابط عمومی کار کرده بودند یا سرپرست آنان بودند خواسته شد تا میزان آمادگی فارغ التحصیلان را برای ورود به بازار کار ارزیابی کنند. توافق همگانی میان هر سه گروه پاسخ دهندگان وجود داشت مبنی بر اینکه فارغ التحصیلان در استفاده از تکنولوژی روز به خوبی آموزش دیدهاند.
پاسخ دهندگان همچنین عنوان کردند که اغلب فارغ التحصیلان تا حدی در سخنرانی و صحبت کردن و پایبندی به اخلاقیات آمادهاند اما نه در حد عالی. از طرف دیگر، مشاهده میشد که فارغ التحصیلان تا حدی برای "مهارت های مدیریت" آماده شدهاند، اما پاسخ دهندگان معتقد بودند برخی از آنان آمادگی بسیار کمی در این زمینه دارند.
برای بقیهی موضوعات، تقریباً یک سوم پاسخ دهندگان معتقد بودند که فارغ التحصیلان "بسیار آماده هستند"، "تا حدی آماده هستند" و "آماده نیستند". در مجموع پاسخها نشان میداد که فارغ التحصیلان "تا حدی" در تمامی موضوعات آمادههستند، به غیر از تکنولوژی که در آن آمادگی بسیار خوبی داشتند.
تشریح یافته ها
در مجموع نتایج نشان میدهد که در این تحقیق، مربیان روابط عمومی و کارکنان حرفهای روابط عمومی تفاوت زیادی در تحلیل جنبههای گوناگون آموزش و حرفه ای بودن نداشتند. توافق نظر آشکاری میان مربیان و کارکنان روابط عمومی در مورد اهمیت مؤلفههای دانش، مؤلفههای مهارت، دوره های درسی که باید در روابط عمومی تدریس میشد و بهترین مکان برای گروه آموزشی روابط عمومی وجود داشت.
اگرچه، در مورد بهترین برنامه کاری برای دانشجویان و تعداد سرفصلی که در حال حاضر تدریس میشود، توافق نظر واضحی نبود، اما یک توافق کلی بر سر این جنبهها وجود داشت.
حوزههایی که در آن حداقل توافق نظر وجود داشت، ارزیابی 9 معیار برای حرفه بود، اگرچه هنوز هم برخی توافقها میان مربیان و کارکنان روابط عمومی در مورد اهمیت این معیارها وجود داشت.
اگر ابزار تحقیق از پاسخ دهندگان خواسته بود هر کدام از معیارها را جداگانه ارزیابی کند، به جای اینکه آنها را از پر اهمیت ترین به کم اهمیت ترین مرتب کنند، شاید نظرات روشنتر بود. احتمالاً این امر اطلاعات مفیدی برای تحقیقات آینده بدست میدهد. به جرأت میتوان گفت که مربیان و کارکنان روابط عمومی در کل موافق چیزهایی بودند که برای دانشجویان روابط عمومی مهم است، چرا که این امر برای گسترش یک مدل خوب برای آموزش روابط عمومی بسیار ضروری است.
اهمیت موضوعات و میزانی که آموزش داده میشوند
برای مقایسه بین اهمیت موضوعات و نظر پاسخ دهندگان در مورد اینکه تا چه حدی آن موضوعات آموزش داده میشوند، در دادههای بدست آمده به جست و جو پرداختیم. همان گونه که قبلاً بحث شد، 10 موضوع وجود داشت که به طور واضح مربیان، کارکنان و مربیان- کارکنان روابط عمومی با آن موافق بودند.
هر سه گروه با پاسخ های خود نشان دادند که همهی برنامههای درسی روابط عمومی باید شامل دروسی باشد که دانش دانشجویان را در زمینههای وسایل ارتباط جمعی، تکنیکهای تبلیغات، علوم مقدماتی و روزنامه نگاری افزایش دهد.
اکثر پاسخ دهندگان از هر سه گروه معتقد بودند که شش موضوع-دارایی، بودجه، آمار، روابط عمومی بین المللی، ارتباطات سیاسی و فیلم سازی- به قدر کافی آموزش داده نمیشود. این یافتهها مشابه مقالهی انتقادی آموزش روابط عمومی بود که در سال 2002 توسط "سری رامش" (Sriramesh) ارائه شده بود.
میزان آمادگی فارغ التحصیلان روابط عمومی
پاسخ دهندگان نشان دادند که فارغ التحصیلان روابط عمومی فقط "تا حدی" برای ورود به این حرفه آمادگی دارند. شاید این امر بدین دلیل باشد که برنامه های آموزشی آنها دقیق نبوده یا آنها چیز زیادی حتی پس از شرکت در یک برنامه خوب یاد نگرفتهاند. همچنین باید تصدیق کنیم که یادگیری آنها هنگامی که وارد حرفه شدند ادامه پیدا خواهد کرد، چرا که احتمالاً در هنگام کار بیشتر یاد میگیرند.
برای اینکه نشان دهیم چرا پاسخ دهندگان بر این عقیده بودند که دانشجویان فقط تا حدی آمادگی ورود به حرفه را پیدا کردهاند، مقایسه ای بین این موضوعات صورت گرفت: از نظر پاسخ دهندگان "موضوعات تا چه حد تدریس میشدند؟" و "فارغ التحصیلان تا چه حد در آن موضوع آمادگی پیدا میکردند؟"
تفاوت جالب توجه بین مربیان و کارکنان روابط عمومی آن بود که در همهی موضوعات به غیر از تکنولوژی نوین، درصد کارکنان روابط عمومی که معتقد بودند فارغ التحصیلان به خوبی آماده شده اند، به طور قابل ملاحظهای کمتر از مربیانی بود که اینگونه میاندیشیدند.
این دادهها نشان میداد که مربیان روابط عمومی فکر میکردنددر آموزش دانشجویان خوب عمل میکنند، در حالی که کارکنان روابط عمومی معتقد بودند فارغ التحصیلان به میزان کافی آموزش ندیدهاند. و این اختلافی است که در آینده باید کشف و راه حل آن پیدا شود.
معیارهای حرفهی روابط عمومی
طبقهبندی ترتیبی از 9 معیار حرفهی روابط عمومی، تحلیل دادههای پاسخ دهندگان را سخت میکرد. بر اساس دادهها، تنها نتیجهگیری واضحی که میشد استخراج کرد این بود که اکثر پاسخ دهندگان با این ایده که کارکنان روابط عمومی از دولت مجوز دریافت کنند موافق نبودند.
حتی دو تن از پاسخ دهندگان اشاره کرده بودند که اینگونه تأییدیهها نقض اولین متمم قانون اساسی "ایالات متحدهی آمریکا" مبنی بر تضمین آزادی گفتار و آزادی بیان است. آثار به جامانده نیز این یافتهها را تأیید میکند.
تعداد بسیار کمی از محققان توصیه کرده بودند و یا اعتقاد داشتند که مجوز روابط عمومی باید توسط دولت داده شود. شاید همان گونه که برخی از پاسخ دهندگان اشاره کرده بودند، هر 9 معیار برای حرفه روابط عمومی نسبتاً مهم بودند، و طبقه بندی ترتیبی آن معیار ها، تنها باعث به وجود آوردن یک سری داده گیج کننده برای محققان میشد. تحقیقات بعدی شاید بتواند درک بهتری در این موارد ارائه کند.
نتیجه گیری
یافتهها نشان میدهد که هر سه گروه مورد بررسی در مورد اهمیت دانش، مهارت دورههای آموزشی و سرفصلهایی که در دوران کارشناسی روابط عمومی آموزش داده میشود، توافق دارند. همچنین هر سه گروه در مورد میزانی که یک موضوع معین آموزش داده میشود، بهترین مکان برای گروه آموزشی روابط عمومی و بهترین برنامه کاری برای دانشجویانی که میخواهند در روابط عمومیها کار کنند، با هم توافق داشتند.
کمترین میزان توافق سه گروه مربوط به 9 معیار برای حرفهی روابط عمومی بود، که این امر ممکن است به دلیل طراحی ترتیبی ابزار تحقیق باشد. واضح ترین نتیجه گیری که میتوان ازاین تحقیق استخراج کرد این است که آموزش روابط عمومی به این صنعت در ارتقا به سمت حرفه شدن کمک میکند. با توافق میان مربیان و کارکنان روابط عمومی در مورد این موضوعات آموزشی مهم، نخستین گام در این راه برداشته شد.
کارهایی که در آینده باید صورت گیرد
گام بعدی در تحقیقات آینده و شاید پیشرفت در آموزش روابط عمومی تحلیل این نکته است که آیا برنامههای مختلف روابط عمومی، حقیقتاً دروسی را که "کمیسیون آموزش روابط عمومی" (CPRE) توصیه کرده آموزش میدهند یا خیر.
بعلاوه تحقیقات بیشتری میتواند انجام شود تا نشان دهد که آیا سرفصلها یا دوره های آموزشی دیگری غیر از آنچه که توسط "کمیسیون آموزش روابط عمومی" توصیه شده، برای آمادگی دانشجویان روابط عمومی برای یک آینده موفق شغلی لازم است یا خیر.
"سری رامش" در سال 2002 استدلال کرده است که پیشنهادهای "کمیسیون آموزش روابط عمومی" اهمیت کافی به چندفرهنگیشدن موضوعات بین المللی نداده است، در حالی که این موضوعات در دنیایی که به سرعت رو به جهانی شدن میرود بسیار مورد نیاز است.
ضمیمهی (1)
فارغ التحصیلان روابط عمومی چه چیزهایی را باید بدانند؟ (ترتیب این موارد بر اساس یافته های بدست آمده از تحقیق است)
1) ارتباطات و مفاهیم اقناعی و استراتژیها
2) نظریههای ارتباطات و روابط عمومی
3) موضوعات اخلاقی
4) رابطه و ایجاد رابطه
5) استفاده از تحقیقات و پیشبینی موارد
6) گرایشهای اجتماعی
7) بازاریابی و علم دارایی
8) مفاهیم مدیریت و نظریهها
9) الزامات قانونی و موضوعات و نتایج آن
10) موضوعات چند فرهنگی وجهانی
11) تغییرات سازمانی و پیشرفت
ضمیمهی (2)
سطح مهارتهای فارغ التحصیلان:
1) تسلط بر زبان در ارتباطات نوشتاری و شفاهی
2) نوشتن اطلاعاتی و اقناعی
3) حل مشکلات و مذاکره
4) برنامه ریزی استراتژیک
5) تصمیم گیری های اخلاقی
6) روشهای تحقیق و تحلیل
7) سخنرانی عمومی و ارائه
8) کارکردن با مسائل جاری
9) مدیریت اطلاعات
10) مدیریت ارتباطات
11) مدیریت مسائل
12) تولید پیام
13) تقسیم بندی مخاطبان
14) ارتباطات میان فردی احساسی
15) روابط انجمنی، روابط مصرف کننده، روابط کارمندی، سایر حوزههای عمل
16) مدیریت کردن افراد، برنامهها و منابع
17) سواد تکنولوژیکی و بصری
18) به کار بستن حساسیت های میان فرهنگی و میان جنسیتی
19) مشارکت در انجمنهای حرفهای روابط عمومی
تنها یکی از مؤلفههای مهارت "تسلط بر یک زبان خارجی" به اندازه بقیهی مؤلفهها مهم تلقی نشد.
ضمیمهی (3)
دروسی که باید به دانشجویان کارشناسی آموزش داده شود:
1) نوشتن و تولید در روابط عمومی
2) تجربهی کار در روابط عمومی (کارآموزی)
3) برنامه ریزی ومدیریت روابط عمومی
4) تحقیق، سنجش و ارزیابی در روابط عمومی
5) مقدمهای بر روابط عمومی
6) فعالیتهای روابط عمومی
7) مطالعات موردی در روابط عمومی
ضمیمهی (4)
لیست موضوعاتی که بسیار مهم شناخته شد:
- مهارتهای تفکر انتقادی و حل مشکلات
- دانش در مورد وسایل ارتباط جمعی
- تکنولوژیهای نوین روابط عمومی (کامپیوتر، اینترنت، طراحی وب و...)
- مفاهیم افکار عمومی/ تحقیق (پیمایش، گروه های کانونی و ...)
- هدف گذاری/ عینیت گرایی
- برنامهریزی های استراتژیک کوتاه مدت و بلند مدت
- دانش کلی از علوم مقدماتی (زبان انگلیسی، تاریخ و...)
- آگاهی در زمینهی مدیریت بحران
- دورههای درسی در زمینهی بازاریابی
- مهارتهای مدیریت
- تکنیک تبلیغ
- دورههای درسی روزنامه نگاری
- دورههای درسی مدیریت / رفتار سازمانی
- آگاهی کلی از علوم اجتماعی (جامعه شناسی، روان شناسی و...)
- قانون روابط عمومی/ حریم خصوصی/ افترا/ حق مؤلف/ مسئولیت در قبال کالا/ افشا مالی و...
مشخصات متن اصلی:
- Krishnamurthy Sriramesh and Lisa B. Hornaman(2006). "Public Relations as a Profession An Analysis of Curricular Content in the United" States, 1; 155 Journal of Creative Communications